ندای شیعه

شیعه یعنی یک بیابان بی کسی - غربت صد ساله بی دلواپسی

ندای شیعه

شیعه یعنی یک بیابان بی کسی - غربت صد ساله بی دلواپسی

حى على خیرالعمل

دلیل شیعه در ذکر «حى على خیرالعمل» در اذان چیست؟ و در نقد شیوه اهل سنت به حذف این فقره از اذان به چه دلایلى استدلال می‏کنند؟

  پاسخ

مسلمانان در این که در اذان بعد از «حیّ على الفلاح»، دو بار «حیّ على خیر العمل» گفته شود، اختلاف دارند. اهل سنت قائل به عدم جواز آن در اذان و اقامه‏اند. برخى نیز آن را مکروه می‏دانند، ولى اهل بیت(ع) و شیعیانشان، این قسمت را جزء اذان و اقامه می‏دانند، که بدون آن اذان باطل است. از آن جا که اذان و اقامه از موضوعاتى است که مسلمین روزى چندین بار با آن سر و کار دارند، شایسته بررسى است. ادامه مطلب ...

اهل بیت نبوت سفینه نجات هستند نه صحابه !!!

 

اهل بیت نبوت سفینه نجات هستند نه صحابه !!!

در مستدرک الصحیحین ج2 ص 343  از حنش الکنانی نقل کرده است که : شنیدم أباذر در حالی که در کعبه را گرفته بود می گفت ای مردم هر کس من را شناخت من همانم که شناخته اید و هر کس من را نشناخت بداند که من اباذرم ، شنیدم رسول خدا می فرمود : « مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح می باشد هرکس سوار آن شد نجات پیدا کرد و هرکس از ان تخلف کرد غرق شد »

سمعت اباذر یقول و هو آخذ باب الکعبه : أیها الناس من عرفنی فأنا من عرفتم ، و من أنکرنی فأنا أبوذر ، سمعت رسول الله صلی الله علیه واله یقول : « مثل اهل بیتی مثل سفینه نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق »

حاکم می گوید این حدیث بنابر شرط مسلم صحیح می باشد .

                                               

بعضی از علمای اهل سنت که این روایت را ذکر کرده اند :

1- حاکم در مستدرک علی الصحیحین ج 2 ص 343 کتاب التفسیر ، سوره هود ، مثل اهل بیتی مثل سفینه نوح .

2- ایضا همان در کتاب معرفه الصحابه ، مناقب اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و السلام الفصل الاول فی فضلهم مجملا ، الاکمال ح 34169

4 مجمع الزوائد و منبع الفوائد : کتاب المناقب ، باب فضل اهل البیت علیهم السلام

و ...اله باب وعدنی ربی فی اهل بیتی ان لایعذبهم

3- کنز العمال : کتاب الفضائل من قسم الافعال الباب الخامس فی فضل اهل البیت علیهم

با این حال آیا ما باید از صحابه پیروی کنیم یا از کسانی که سفینه نجات هستند ؟ چه تضمینی است که اگر از صحابه پیروی کردیم بهشتی شویم ؟

جواب با شما خواننده !!!!!!!!!!!!!!!!!!

سن عایشه درهنگام ازدواج با پیامبر (ص)

اقوال علما در باره سن عایشه در هنگام ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم مختلف و متفاوت است ، برخی از علمای اهل سنت از قول خود عایشه تا شش سال نیز ذکر کرده‌اند !؛ اما شواهد وجود دارد که سن عایشه بیش از آن بوده که خود ادعا کرده است .

اولاً : ابن اسحاق ، عایشه را از جمله کسانی شمرده است که در اول بعثت ایمان آورده و گفته است :

وهی یومئذ صغیرة .

او (عایشه ) در آن هنگام خردسال بود .

اگر ما سن عایشه را در زمان بعثت هفت سال بدانیم ، وی در هنگام ازدواج با رسول خدا ، 17 سال و در هنگام هجرت به مدینه 20 سال داشته است .

ثانیاً : عایشه پیش از آن‌که با پیامبر ازدواج کند ، در عقد شخص دیگری به نام جبیر بن مطعم بوده است ؛ چنانچه ابن سعد در الطبقات الکبری می‌نویسد :

عن عبد الله بن أبی ملکیة قال خطب رسول الله صلى الله علیه وسلم عائشة بنت أبی بکر الصدیق فقال إنی کنت أعطیتها مطعما لابنه جبیر فدعنی حتى أسلها منهم فاستسلها منهم فطلقها فتزوجها رسول الله صلى الله علیه وسلم .

الطبقات الکبرى - محمد بن سعد - ج 8 - ص 59 .

عبد الله بن أبی ملیکه می‌گوید : رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم از عایشه دختر ابوبکر خواستگاری کرد ، ابو بکر گفت : من عایشه را به جبیر بن مطعم داده‌ام ، به من اجازه دهید تا آن‌ها را منصرف کنم . ابوبکر آن‌ها را منصرف کرد و طلاقش را گرفت ، سپس رسول خدا با او ازدواج کرد .

گرفته شده از سایت ولی عصر

رحلت یا شهادت ؟!

 به مناسبت ایام فاطمیه منتشر شد مقاله

 

رحلت یا شهادت ؟!

 

 

در جواب وبلاگ نویسان سنی

 

 

نویسنده : عادل فریحی آبادانی

 

 

ادامه مطلب ...

روایات جعلی در فضائل صحابه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

روایات جعلی در فضائل صحابه

 

در میزان الاعتدال ج1 ص 413 .  روایتی آمده که آن را بررسی می کنیم   أصحابی کالنجوم بأیهم أقتدیتم اهتدیتم یعنی پیامبر فرمود یاران من مانند ستاره هستند به هرکدام که اقتدا کنید هدایت شده اید.

 این روایت را جعفر بن عبدالواحد هاشمی نقل می کند که امام ذهبی درباره اش می گوید : کان یضع الاحادیث و من بلایاه «أصحابی کالنجوم » یعنی او حدیث جعل می کرد و از گرفتاریهای او جعل حدیث أصحابی کالنجوم است .

دارقطنی نیز او را وضاع و جعل کننده حدیث می دانداحادیث او را «لا أصل لها» و « باطلة ، موضوعة»خوانده اند. (لسان المیزان ج 2ص 149)

این روایت ، سند دیگری نیز دارد که در آن حمزة بن أبی حمزة الجزری قرار دارد که جعل حدیث می کرد . ابن عدی درباره او می گوید: تمام احادیثی که او نقل می کند موضوع و مجعول است . روایت « اصحابی کالنجوم » از جعلیات او است . ابن معین او را بی ارزش و بخاری او را منکر الحدیث خوانده است (میزان الاعتدال ج 1ص 606)

ابوبکر بزار درباره این حدیث می گوید هذا الکلام لم یصح عن النبی صلی الله علیه و اله  هرگز چنین سخنی از پیامبر صادر نشده است . ابن حزم نیز می گوید : هذا خبر مکذوب موضوع باطل ؛ این حدیث دروغ و باطل و جعلی است (  لسان المیزان ج 2 ص 149) 

پس راویان این حدیث از دروغگویان هستند .

آیا صحیح است که برای تطهیر بعضی از صحابه و اثبات عدالت آنان نسبت دروغ به پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله  بدهیم؟!!! آیا این کار گناه کبیره نیست ؟ ( ءالله أذن لکم أم  علی الله تفترون ) آیا خداوند به شما اجازه داده یا بر خدا اقترا می بندید؟!

حرف آخر اگر شما این حدیث را صحیح می دانید دیگر جای گلایه به شیعیان نمی ماند چون آنهاهم به علی علیه السلام اقتدا کرده اند پس هدایت شده اند، مگر بگویید که علی علیه السلام جزء صحابه نبوده .