مسئلهء شفاعت (۳):

در ادامهء مطلب قبلی آیه ای دیگر را مورد بررسی قرار می دهیم.

لطفا به ادامه مطلب توجه فرمائید.


خداوند کریم در سورهء اعراف آیهء 53 می فرماید:

 

هل ینظرون الا تاویله یوم یاتی تاویله یقول الذین نسوه من قبل قد جائت

 

رسل ربنا بالحق فهل لنا من شفعاء فیشفعوا لنا او نرد فنعمل غیر الذی

 

کنا نعمل قد خسروا انفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون ›

 

( آیا انتظاری جز تاویل آن را دارند؟ روزی که تاویل آن فرا رسد آنانکه از پیش

 

 فراموشش کرده بودند می گویند آیا شفیعانی برای ما هست تا برای ما

 

شفاعت کنند یا باز گردانده شویم و عملی غیر از آنچه انجام می دادیم انجام

 

دهیم؟همانا خود را باختند و زیان بردند و گم شد از ایشان آنچه دروغ می

 

 بستند (به دروغ آنان را معبود خویش می دانستند )

 

در این آیهء کریمه دربارهء کسانی که زندگی دنیا ایشان را فریب داده و دین خود را

 

 بازیچه گرفته اند می گوید ایشان انتظاری جز فرا رسیدن روز قیامت را ندارند ولی

 

 وقتی که آن روز فرا رسد درخواست شفیعانی برای خود یا بازگشت به دنیا می کنند

 

ولی هیچیک از خواسته های ایشان عملی نمی شود.

 

شاهد در آیهء کریمه این است که کلمهء (لنا) دوبار در آیه آورده شده است.یک جا می

 

 فرماید ‹هل لنا من شفعاء › و بعد هم می فرماید ‹فیشفعوا لنا › معلوم می شود

 

 شفیعانی وجود دارد ولی آنان از آن شفیعان بهره مند نشده اند و شفیعانی که برای

 

 آنان باشند و به سود آنها وساطت نمایند وجود ندارد و اگر شفیعانی در قیامت نباشد

 

 جای این درخواست نیست که آیا شفیعانی به پا می خیزند که برای ما شفاعت

 

 کنند.بنابراین وجود کلمهء ‹ لنا › در جملهء اول کافی بود و نیازی به تکرار آن نبود،در

 

 این صورت از تکرار کلمهء (لنا ) می توانیم استفاده کنیم شفعاء در قیامت وجود دارد

 

 ولی شفعائی که برای آنان شفاعت کنند وجود ندارد؛اضافه بر این که لفظ جمع

 

 (شفعاء )نیز مانند آیهء اول(منظور آیه40سوره مدثر که در پست قبلی ذکر گردید)

 

 حکایت از بودن شفعاء می کند

(نقل از کتاب شفاعت.مولفین:احمد مطهری-غلامرضا کاردان.نشر موسسه در راه حق.قم)